پرسشهای بزرگ
لو مارینف
ایمان همتی - معصومه موسوی
نشر شبخیز
کمتر پیش میآید کتابی را که میخرم فوری بخوانم، مگر مرتبط با موضوع و فیلسوفی باشد که مشغول خواندنش هستم. برای مطالعات پراکنده هم کتابهای زیادی در صف خواندن هستند!
اما «پرسشهای بزرگ» را فوری خواندم و به نظرم فوریت و حتا ضرورتی برای خواندن این کتاب برای همگان هست.
البته علت فوری خواندنش تورق کتاب و خواندن اتفاقی بخشی بود که درباره استندآپ کمدی و کارکرد آن در زندگی امروز ماست. اما نکتهبینی نویسنده و نگاهی به فصلهای دیگر مجابم کرد که خواندنش بسیار مفید خواهد بود که چنین هم شد.(آن بخش کتاب در صفحه آخر این پست آمده است.
در سالهای اخیر حجم انبوهی از کتابهایی برای کاربرد فلسفه در زندگی روزمره منتشر شده. برخی بر موضوعی خاص تمرکز دارند، و برخی دیگر بر آموزههای مکاتبی مشخص مانند رواقیان.
تفاوت مهم «پرسشهای بزرگ» در پیوند آن با رشته جدید در غرب با نام «مشاوره فلسفی» ست. رشتهای که میکوشد همانند روانکاوی به حل مشکلات فرد کمک کند، اما نه با کاویدن ناخودآگاه او، بلکه با گفتوگو و شناساندن تواناییها، قدرت فکر و تصمیمگیری برای برطرف کردن مشکلات فرد یا به تعبیر کتاب نا-راحتیها.
تفاوت و مزیت دیگر کتاب تجمیع آرا فلاسفه غرب و متفکران شرقی ست که به کتاب نوعی جامعیت داده است.
فلسفه در غرب از ابتدا با زندگی روزمره، سیاست و روابط انسانی درگیر بوده و بر خلاف تصور عموم تنها در پی مسائل انتزاعی و اندیشیدن پیرامون آنها نبوده. گواه این ادعا سقراط و گفتوگو های افلاطون است که درباره دوستی، عشق، سیاست و... است و نیز حجم انبوهی از رسالههای اخلاق فیلسوفان غربی ست.
«پرسشهای بزرگ» از آموزههای فلاسفه غرب و متفکران شرقی برای درمان نا-راحتیها و کاستن از آلام روحی فرد استفاده میکند. بی آنکه به ورطه فلسفیدن به زبان غامض و تخصصی بیفتد. در واقع یک مبدل است تا افراد بسیاری بتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم از آموزههای فلاسفه برای زندگی بهتر بهرهمند شوند، بدون نیاز به آموختن تخصصی فلسفه.
متافیزیکیترین فصل کتاب درباره تشخیص خوب یا بد بودن کارهاست که با مثالهای روشن تعاریف متعدد از خوب و بد و طریقه تشخیص آنها را برای خواننده توضیح میدهد. سایر فصلهای کتاب در ارتباط با مسائل فردیست مانند نقش عقل و هیجان در تصمیمگیری. یا مسائلی که از رابطه فرد با دیگران ناشی می شود مانند اهانت، عشق و.. همچنین یک فصل در رابطه با انسان و فنآوری و نقش آن در اکنون و آینده است.
این کتاب کار بزرگی برای خواننده انجام میدهد، برای او زندگی آسانتری به ارمغان میآورد که نتیجه افزایش توان فکری و روانی برای مواجهه با مشکلات است.
خواندن این کتاب برای بسیاری از انسانها به ویژه ایرانیان ضروری ست.
راهنمایی کوچک برای علاقهمندان به فلسفه
مدتهاست استقبال از کتابهای فلسفی روندی رو به رشد دارد. افزایش تعداد عنوان، شمارگان و ناشران حوزه فلسفه گواه این ادعا ست. فلسفه نیز همانند هر پدیده دیگری با فراگیر شدنش مستعد آسیب و انحراف از کارکرد اصلیاش است. هر چند این مسئله موضوع این نوشتار نیست.
قبل از شروع باید متذکر شوم که منظور از ورود به فلسفه در این نوشتار، مطالعه جدی و هدفمند فلسفه و در نهایت مواجهه با متون اصلی فلسفه است و نه خواندن آثار شبه فلسفی یا آثاری که سعی در تبدیل فلسفه به مقولهای دمدستی و مرتبط با امور روزمره دارند.
فلسفیدن آغاز مواجهه با فلسفه است
تصور برخی از فلسفه این است که باخواندن یک یا چند کتاب اتفاقی عجیب درونشان بیفتد(چیزی شبیه جادو) و ایشان مبدل به فیلسوف شوند.
جوهره اصلی فلسفه پرسشگری است. اگر دارای ذهنی نقاد، پرسشگر و اهل چالش هستید پا در قلمرو فلسفه گذاشتهاید.
اما طبعا این کافی نیست و نیاز به آموزش و تعمیق نگاه چیزی ست که تداوم فلسفیدن را ممکن میسازد. داشتن یک یا چند پرسش پراکنده بیآنکه سامان و نظامی داشته باشد راه به جایی نخواهد برد.
دو رویکرد برای ورود به فلسفه
1- مطالعه همگام با تاریخ فلسفه
بر خلاف سایر علوم، تاریخ فلسفه از خود فلسفه جدا نیست.
امروز برای فردی که به فیزیک، نجوم، شیمی و... علاقه دارد، اطلاع از تاریخ این علوم ضروری نیست چرا که با کشف یا دستاورد جدید، یافتهها و حقایق قبلی و چه بسا نظام قبلی منسوخ شود.
اما در فلسفه چنین نیست. بسیاری از آثار و اندیشههای فیلسوفان یونان باستان همانقدر معاصر ما هستند که فیلسوفان سده بیستم.
حُسن خواندن فلسفه از یونان مواجهه فرد با زبانی ساده(نسبت به فلاسفه آلمانی) است. همچنین بسیاری از مباحث و موضوعات فلسفه را از ابتدا دنبال خواهد کرد.
لازم به ذکر است در هم تنیدگی فلسفه غرب و رابطه دیالکتیک هر فیلسوف با فیلسوفان گذشته و آینده، بالاخره خواننده جدی را به مطاله فلسفه یونان باستان میکشاند.
در فلسفه همه راهها به یونان ختم میشود.
2- مطالعه موضوعی
نحوه دیگر مطالعه فلسفه مطالعه موضوعی است. مطالعه مباحثی چون معرفتشناسی، اخلاق، زیبایی شناسی، زمان، علیت و... از دید فلاسفه و مکتبهای مختلف.
حُسن این روش کسب نگاهی جامع نسبت به یک موضوع است. هر چند در نهایت باید باز هم متون اصلی فلاسفه رجوع کرد.
ملزومات
متن
خواندن فلسفه به طور جدی مستلزم خواندن متون اصلی فیلسوفان است. صرف خواندن کتابهایی درباره یک فیلسوف یا آثارش نمیتواند فرد را به طور جدی وارد جهان فلسفی وی کند.
اندیشیدن
حتا خواندن متون اصلی فلسفه نیز به تنهایی کافی نیست. مرور، بازخوانی و در نهایت اندیشیدن درباره این متون به اندازه خواندنشان است.
گفتوگو
گفتوگو از ارکان مهم در فلسفه است. بختیاری اهل فلسفه داشتن طرف مقابلی برای گفتوگو است(چه مخالف چه موافق). در نبود چنین امکانی، بهترین جایگزین کتابهای تفسیر و نقد در حوزه فلسفه است.
فایده فلسفه چیست؟
اگر منظور این است که خواندن فلسفه منجر به ثروتمند شدن شود، پاسخ منفیست و فلسفه نه تنها فایدهای ندارد که یک سره ضرر است.
آیا فلسفه زندگی را برای ما راحتتر میکند؟
هم بله و هم خیر.
بله زیرا فردی که دچار فلسفه است پاسخ پرسشهای خود و پرسش پاسخهای خود را مییابد.
اما فلسفه خود پرسشآفرین است و آن گلوله کوچک برف میغلتد و فربهتر میشود. لذا بسیاری موضوعات که اکثر مردم التفاتی به آنها ندارند برای اهل فلسفه محل پرسش و تامل است. اساسا الگوی زیست اهل فلسفه با مردمان عادی متفاوت است و تفاوت در ارزشها و ضدارزشها تعیین کننده است.
امیل سیوران، فیلسوف اگزیستانسیالیست رومانیایی، میگوید: شکی که به سلامتی شما آسیب نزد، شکی حقیقی نیست.
برای آنان با فلسفه به طوری جدی میآمیزند دیگر جهان، جهان نیست. این نکته مهم و در عین حال برای برخی مشوق و برای بسیاری بازدارنده است.