تاج ِ پادشاهی و سَر ِ فیلسوف

افلاطون : اگر در جامعه ها فیلسوفان پادشاه نشوند، یا کسانی که امروز شاه و زمامدار نامیده می شوند به راستی دل به فلسفه نسپارند، و اگر فلسفه و قدرت ِ سیاسی با یکدیگر توام نشوند،... بدبختی جامعه ها، و به طور ِ کلی بدبختی ِ نوع ِ بشر، به پایان نخواهد رسید ،...

 

 

 

- کدام یک از « فیلسوفان» باید « شاه» شود؟

نظرات 2 + ارسال نظر
دمدمی سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:46 ب.ظ http://daam.blogsky.com

یاهو
نوشتار محبت آمیزتان را دریافتیم!! عجالتا سرویس هاتمیل ایما مجددا در دسترس قرار گرفت. پس اولیت از آن همان سیستم اجنبیان خاج پرست که موش در سوراخ صندوق های ما کمتر می دوانند.
---
و در این باب باید بگوییم که افاطون همیشه اصالت را به نخبگان می داد. مگر اکنون چنین نیست در اینجا؟! بگذارید وارد مصادیق نشویم که می دانیم می دانید.
اما پاسخ دقیق ما این خواهد بود که مطمئنا آن شاه-فیلسوف را یقینا دربار و خون تعیین نخواهد کرد؛ آکادمی تعیین کننده خواهد بود.
---
البته می دانیم این مسئله در کجای ذهنتان لانه کرده است پیش از این صحبت کرده ایم و موافقیم با نظرتان. باید فکری به حال فقر فلسفیمان کنیم.

دمدمی چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:20 ب.ظ http://daam.blogsky.com

در اینکه مرده شور کل سیستم را ببرند که حرفی نیست اما گویا شما دلتان از جای دیگری پر است؟!
کنترل و سیگنال و سیستم چند شدید؟ با کدامین حضرت دارید، یا داشتید؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد